کسی که آتش را روشن کند، کسی که در جشنها (مخصوصا جشن آخر سال و نوروز) خود را آرایش کند و آتش روشن سازد و شعله آنرا در دهان خود فرو برد و بیرون آرد و بدین وسیله از مردم پول گیرد، فتنه انگیز، هر ماده قابل اشتغال که از آن آتش روشن کنند آتشگیره آتش افروز
کسی که آتش را روشن کند، کسی که در جشنها (مخصوصا جشن آخر سال و نوروز) خود را آرایش کند و آتش روشن سازد و شعله آنرا در دهان خود فرو برد و بیرون آرد و بدین وسیله از مردم پول گیرد، فتنه انگیز، هر ماده قابل اشتغال که از آن آتش روشن کنند آتشگیره آتش افروز
کسی که آتش بیفروزد، آنکه آتش روشن کند کنایه از فتنه انگیز کسی که در ایام عید نوروز آتش در دست می گیرد و شعلۀ آن را در دهان فرومی برد و با شوخی و مسخرگی از مردم پول می گیرد، حاجی فیروز آتش گیره، هر چیزی که با آن آتش روشن کنند، آفروزه، وقود، پوک، پده، فروزینه، پیفه، آتش برگ، شیاع، مرخ، حطب، پد، هود، پرهازه، وقید
کسی که آتش بیفروزد، آنکه آتش روشن کند کنایه از فتنه انگیز کسی که در ایام عید نوروز آتش در دست می گیرد و شعلۀ آن را در دهان فرومی برد و با شوخی و مسخرگی از مردم پول می گیرد، حاجی فیروز آتَش گیرِه، هر چیزی که با آن آتش روشن کنند، آفروزه، وَقود، پوک، پُدِه، فُروزینِه، پیفِه، آتَش بَرگ، شَیاع، مَرخ، حَطَب، پُد، هود، پَرهازِه، وَقید
کسی که در جشن ها مردم را سرگرم کرده، آتش روشن می کند و شعله آن را در دهان خود فرو می برد و بیرون می آرد، و از مردم پول می گیرد، فتنه انگیز، چیزی که با آن آتش روشن کنند، آتشگیره
کسی که در جشن ها مردم را سرگرم کرده، آتش روشن می کند و شعله آن را در دهان خود فرو می برد و بیرون می آرد، و از مردم پول می گیرد، فتنه انگیز، چیزی که با آن آتش روشن کنند، آتشگیره